اخلاق فضیلت مدار*
نویسندگان
چکیده
استعمال امروزین «اخلاق فضیلتمدار» (1) به نحوی است که یک دیدگاه را از سایر دیدگاههای موجود در اخلاق تمیز میدهد. اما در فلسفه یونان این تقسیم نامعقول بوده است، بدان جهت که در این فلسفه، که فضیلتیک مزیت (آریته) (2) به شمار میآمده و اخلاق به مزایای مربوط به خصلت و منش میپرداخته است، اخلاق یکسره اخلاق فضیلتمدار میبود. اخلاق فضیلتمدار معاصر تا حدی احیای شیفتگیهای برخی یونانیان میباشد که نیاز به عنوان نمودن مشکلات فلسفه اخلاق جدید، آنها را دگرگون ساخته است. سقراط (حدود 399-470ق.م.) در جریان ارائه ناسازگاریهای آتنیان درباره فضایلی چون شجاعت و پارسایی، چهار سؤال اصلی در اخلاق فضیلتمدار یونان را طرح نمود: چه امری یک وصف خاص انسانی را تبدیل به فضیلت میکند؟ چگونه معرفتبه چیستی فضایل، با دارا بودن فضایل ربط دارد؟ آیا فضایل مختلف، جنبههای [گوناگون] یک فضیلت واحد هستند یا ربط و پیوند آنها به گونهای دیگر است؟ و چگونه به فضایل عمل کنیم تا خیر یا خیرهای مخصوص انسان را به دست آوریم؟ افلاطون (حدود 347-430ق.م) و ارسطو (حدود384-322ق.م) با بسط پژوهشهای سقراط، ابعاد ضروری روانشناختی، سیاسی و متافیزیکی هر نظریه جامعی را در باب فضایل مشخص نمودند. بدینسان افلاطون در جمهوری، در جستجوی پاسخ این سؤالات سقراط، اعتدال (3) را مزیتخاص بخش شهوانی روح، شجاعت و حکمت را مزیتهای بخش روحانی و عقلانی [آن]، و عدالت را مزیتی دانست مربوط به انتظام درست این اجزاء در روحی که عقل در آن حاکم است. هر فضیلت نیز مزیت دسته شایستهای از شهروندانی است که در یک دولتشهر نظاممند نقش خود را ایفا میکنند. معرفتبه این که هر یک از فضایل چیستند، و نیز این که چگونه هریک، نمونهای از یک فضیلت مثالی را نشان میدهند یعنی آن معرفتی که موجب کسب فضایل به وسیله کسانی که عقل بر آنان حاکم است میشود معرفتی است از مثل ازلی، در پرتو نوری که به وسیله مثال خیر (4) فراهم آمده است; آن خیر اعلایی که هر حیات بشریای که با فضایل شکل یافته باشد در یک روند عقلانی به سوی آن در حرکت است.
منابع مشابه
اخلاق فضیلت مدار و دولت
اخلاق فضیلت مدار به عنوان یکی از سه نظریه اصلی در فلسفه اخلاق، در فلسفه سیاسی ورود می کند و در باب اجتماع و دولت نظریه پردازی می کند. سوال اصلی این پژوهش بررسی این مسئله بوده که آیا اساسا این نحله اخلاقی می تواند نظریه دولتی دارای سازواری درونی با مبانی خود ارائه کند ؟ بررسی مفاهیم بنیادین اخلاق فضیلت نشان می دهد که محوری ترین عنصر آن، حکمت یا عقل عملی است که سایر عناصر یعنی فضیلت و سعادت را تح...
15 صفحه اولبررسی تطبیقی اخلاق فضیلت مدار ارسطو و وظیفه گرای کانت
پژوهش حاضر، در زمینه ی فلسفه اخلاق به تبیین و تطبیق دو گرایش، از تئوری اخلاق هنجاری مبنی بر وظیفه گرایی و فضیلت-مداری پرداخته است. دو نماینده اصلی این دو حوزه به ترتیب کانت و ارسطو می باشند. مفهوم محوری اخلاق ارسطو، سعادت و کامیابی است. سیر او در اخلاق به سوی مطلوبی است که فی نفسه مطلوب باشد، نه آنکه به دلیل چیز دیگر مطلوب باشد؛ به تعبیر دیگر ارسطو، در پی خیر برین است. ارسطو، انسان سعادت مند...
15 صفحه اولاخلاق فضیلت مدار از دیدگاه ملا مهدی نراقی(ره)
رساله حاضر در 144صفحه تنظیم شده است ودارای سه فصل می باشد که عبارتند از فصل اول که کلیاتی از پایان نامه را در برمی گیرد وحاوی مطالب پروپزال میباشد. فصل دوم تبیین اخلاق فضیلت مدار واشاره به سیر تاریخی آن دارد وفصل سوم به طور تخصصی تر به اخلاق فضیلت نراقی که موضوع اصلی پایان نامه است اشاره دارد.. درباره ی اخلاق فضیلت ایشان می توان گفت که اگرچه شاکله واستخوان بندی آن کاملا ارسطویی است اما این بدان...
15 صفحه اولاخلاق فضیلت؛ منظری قرآنی
اخلاق فضیلت یکی از نظریههای اخلاقی است که اهتمام ویژهای بر شخصیت فاعل و ویژگیها آن دارد. در مقابل اخلاق فضیلت، نظریههای عملمحور (وظیفهنگر و غایتنگر) قرار دارند. شناخت دیدگاه قرآن، به عنوان مهمترین منبع اعتقادی و عملی دین اسلام، در میان نظریههای اخلاق هنجاری ضروری به نظر میرسد. از همینرو، در این پژوهش میکوشیم ضمن تبیین دقیقِ اخلاق فضیلت و ویژگیهای آن، به سراغ آیات قرآنی...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
عنوان ژورنال:
فصلنامه علمی پژوهشی نقد و نظر (فصلنامه علمی پژوهشی فلسفه و الاهیات)جلد ۴، شماره شماره ۱۴-۱۳، صفحات ۲۸۶-۲۹۹
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023